Date Range
Date Range
Date Range
به میهمانی گلهای باغ می آورد. به باد ها می داد. دلم برای کسی تنگ است. به عمق دریای واژگون می دوخت. و شعر های خوشی چون پرندگان می خواند. دلم برای کسی تنگ است. دلش برای دلم می سوخت. دلم برای کسی تنگ است. که تا شمال ترین شمال. و در جنوب ترین جنوب. آه با که بتوان گفت. که بود با من و. پیوسته نیز بی من بود. و کار من ز فراقش فغان و شیون بود.
گاهی اوقات می خندم آنقدر بلند که گوش مرغابی دریاچه قلبت گنگ می شود . گاهی اوقات می نگرم آنقدر عمیق که سوی چشمانت رنگ می بازد . گاهی اوقات به تو می اندیشم آنقدر زیبا که رنگی برای نقاشیش وجود ندارد . گاهی اوقات فریاد می کشم آنقدر رسا که تاب شنیدنش را نداری . گاهی اوقات برای لحظاتی درنگ می کنم تا فراموشی خاموشم کند. گاهی اوقات به آسمان نگاه می کنم تا بتوانم با خدا رو در رو صحبت کنم . گاهی اوقات و فقط گاهی اوقات این چنین است .